شنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۷:۳۷ ب.ظ
نمی دانم تو را امشب بِدِل مهمان کنم یا نه؟
نمی دانم تو را امشب بِدِل مهمان کنم یا نه؟
همه درد وغم ِخود را به تو عنوان کنم یا نه؟
تمام ِنامه هاییکه به تودادم نخواندی را
من امشب از نگاه ِتو کنون پنهان کنم یا نه؟
لبانت را که بگشایی چه قندی از لبت ریزد
کمی از قند ِلب ها را پر ِقندان کنم یا نه؟
چگونه میشود روزی تودر آغوش ِمن باشی
درآغوشت من این جان را بتوقربان کنم یانه؟
میان جمع ِ گلها تو گل زیبای ِمن بودی
تو را خوشبوترین عطر ِگل ِکاشان کنم یا نه؟
چه پُل هایی به سوی تو زدم نزدیک توباشم
همه پل های ِپشتم را بگو ویران کنم یا نه؟
زمان ِرفتنت قلبم دچار ِ فقر و بحران شد
بگو با مقدمت فکری به این بحران کنم یا نه؟
قدم بر دیده ام بگذار و شهرم را چراغان کن
زبان واکن شمیران را کنون استان کنم یا نه؟
بیا نزدیک ِمن بنشین بگو حرف ِدل ِخود را
من آیا شکر ِاین وصلت به آن یزدان کنم یانه؟
۹۵/۰۶/۰۶