ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻠﺒﻪ ﯼ ﺩﻧﺠﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻧﻘﺸﻪ ﺧﻮﺩ
ﺩﻭ
ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ …
ﮔﺎﻩ
ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻋﺠﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ
ﮔﺎﻩ
ﺧﺸﮏ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭد
لذت بردن را یادمان ندادند …
از گرما می نالیم…
از سرما فرار می کنیم…
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی
بغض می کنیم…
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم
پروردگار مهربان،
باز صبح شده است…
کمکمان کن امروز را با عشق تو آغاز کنیم .
قضاوت فقط کار توست ،
بخشندگی از آن توست ،
عشق در وجود توست ،
قدرت در دستان توست .
چگونه می فهمیم که رها هستیم؟
هر
زمان که به جای ترس و اضطراب،
احساسِ
شادی و آسودگی می کنیم، رها هستیم.
آسمان آبی آبیست مگر شک داری..؟
بگذار دنیا مرا نادیده بگیرد، بگذار زمین و زمان بر
سرم آوار شود..
دلم
را بشکند و پایم را به زنجیر بکشد..
ولی
باز این روزگار است که شکست خورده..
تــاوان حــرف هــایـی که نـمی تــوانیــم بــزنیــم…
موهای
سفیدی ست که لابلای موهایمان داریم …
ولی
بـه همه می گوییــم ارثی ست…!
اگر
عقل امروزم را داشتم کارهای دیروزم را نمی کردم
ولی
اگر کارهای دیروزم را نمی کردم عقل و تجربه امروزم را نداشتم !!
رنجهـایــم
را داخل کیـسـه ریـختــم و دم در گــذاشتــم اما ،
اگه یه روز
فرزندی داشتی بیشتر از هر اسباببازی دیگهای براش بادکنک بخر.
بازی
با بادکنک خیلی چیزا رو به بچه یاد میده.
بهش
یاد میده که باید بزرگ باشه اما سبک، تا بتونه بالاتر بره