ای بی وفای من مرو دارد روانم میرود
مریم:
ای بی وفای من مرو دارد روانم میرود
ور می روی آهسته رو تاب وتوانم میرود
آرامتر محض خدا تامن کنم سیرت نگاه
بی رحمی آخر تاکجا؟ دارد امانم میرود
برجسم وجان من شرر،کمتر بزن بیدادگر
خون جای اشگ از جورِتو ازدیدگانم میرود